حقیقت عشق
وقتی دستام خالی باشه، وقتی باشم عاشق تو نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم در عصر انتظار ، به حوالی بی کسی قدم بگذار و وارد کوچه پس کوچه های سکوت شو کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو حریر غمش را کنار بزن و به باران نگاه کن مرا می یابی خسته ام و نقشي از يادگاري ميزند يادگاري هايي که کسي سواد خواندنش را ندارد
چه بر سر ما آمد..؟ که «سلام»سادهترین واژه میان آدمها… برایمان تبدیل به دشوارترین واژه شد… چنان که برای بیانش.. باید به دنبال بهانه بگردیم… زیرلب میگویی : دیگه مهم نیست !
«دختریـــم»!
اسمان ابری نیست ... اما دلم گرفته است تنها نیستم ... اما دلم گرفته است روزگار خو میگذرد ... اما دلم گرفته است تو کیستی که با نبودنت ، در هر شرایطی دلم گرفته است ؟ ... ☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’- دوسـتـت داشـتم …زيــــــــاد … کـمـش کـردي … -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’- پــریدن سختــــــه تا وقتی تو دستـــــه آدما سنگه
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر... دلــــــم که گـرفته باشــد کاش می شد سر زمین عشق را در میان گامها تقسیم کرد کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تقسیم کرد کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد کاش می شد با نسیم شامگاه برگ زرد یاس ها را رنگ کرد...
همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را بی جهت ، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم.....!
آدم ها لالت می کنند ؛ بعد هی می پرسند... چرا حرف نمی زنی؟ این خنده دار ترین نمایش نامه ی دنیا بود...! سخت محتاجم ... به يك اتــفـــــــــ(خوب)ـــــــاق شـنـیـده بـودم "پــــا" ، "قـَـلبِ دوم" اسـت . . . امّــا بــاور نـَـداشـتـم . . .
خدایا هیچ تنهایی رو اونقدر تنها نکن... که به هر بی لیاقتی بگه "عشقم"
غیر دل چیزی ندارم كه بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهی به تو تكیه داده بودم
"تکيه زدم بر ديواري از"سکوت
گاه گاهي هق هق تنهايي هايم سکوتم را ميخراشد
" هيچ کس جز " خدا
و یک چیزی مثل صاعقه وجودت را خالی میکند
مسلح بـِہ خطر ناک تریـــن سلاح جها«ن» مهربانے !
اینجآ پر از ظرآفتہ
ظرآفتے کہ برآ ے دّیدنش بآید اهل دღل بآشے
ظرآ فتے کہ بہ دست آوردنش آسون نیست
دختــری نباش که به یه مــرد نیـــاز داره
دختــری باش که مــرد به او نیــاز داره
ایـنــدو با هم خیلی متفاوتــــنـد ....
کـــمترش کـردي …
بــي تـفاوت شــدم …
لااقل ديـگر مرا به نــفـرت نـرسان …
اگر هم دونه میپاشن یـــــه جای کــــار میلنگــــه
تا وقتی روبروشونی رفیق و یـــــار و همدردن
سرت رو برنگردون که عجیــــــب این قـــــوم نامـــــــردن.....
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت
من به تو خنديدم
چون كه مي دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك
لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمي خواست به خاطر بسپارد
گريه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت
ادامه مطلب
بیشتر از هر زمانی
دوست دارم خودم باشم !!
دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم
و نه هراس از دست دادن را .....
هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد
دلم هوای خودم را کرده است ...
همین...
سنگش نزن،،تحمل کن!!
همین که دستت رو آروم بگیره.....
یه فشار کوچیک بده.....
این یعنی من هستم تا آخرش.....
همین کافیه....!
با صـــدای دستــــفـــروش دوره گـــرد هـــم گریه میــــکنم ،
چه برســـد به مــــــــرور خاطــــــرات
با هـــم بودنمــــــان....
باز هم گلی به گوشۀ جمالت…
که گاهی در خواب…
به من سر می زنی…
خیالت کافی ست…
برای پرورش رویاهای عاشقانه ام… !
گر مانده ام خموش ؛
"خدا" داند... و "دلم"...
خانه باشد طلبت!
دل من سخت گرفته است
بگو شانه ی دوست کجاست...
تـا آن زمــان كــه فــهـمـیـدم،
وقـتـی دلِ مـانـــدن نـَـدارم،
پــایِ ایـسـتـادن هــَـم نـیـسـت
Power By:
LoxBlog.Com |