حقیقت عشق

 

هرچقـــدر هم بگویی مـــردها فلان...، زن هــا فلان...


تنــــهایی خوب است، دنیـــا زشت است،


آخــــــــرش روزی قلبت برای کســی تـــــــــندتر می زند....

نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:6 توسط SADAF| |

 

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

بوسه ابتکاریست از طبیعت !!


برای زمانی که احساس در کلام نمیگنجد..

نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:6 توسط SADAF| |

 

دلتنگ توئم

تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد دوستت دارم

در این فکر
که تا چه حد برایم با ارزشی

در این فکر
که تا چه حد دلتنگ توئم

تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد در اشتیاقِ
با دیگر
در کنار تو بودنم

در این فکر
که چگونه بیش از همیشه
قدر آن زمان
که در کنار هم خواهیم بود را
خواهم دانست

دوستت دارم

نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:4 توسط SADAF| |

به سادگی کلماتت نگاه نکن! زیبایی سخن، تنها اغراق در توصیف نیست
بنگر، وقتی که می گویی " دوستت دارم " چه کرده ای!؟ زمان و زمین را با دو کلمه به شوق در آورده ای.
گاهی ساده گفتن هم هنر میخواهد، کار هر کس نیست، ساده دلربایی کردن، ساده نگاه کردنو عاشقی کردن.
 خدا می داند ساده گفتن به تمام دنیا می ارزد وقتی عشق از کلماتت جاری باشد. 
  مست می شود هرکس، وقتی تو ساده او را با عشق صدا می زنی و جرعه ای او را مهمان دوستت دارم ها می کنی. 
می بینی، ساده گفتن هم هنر می خواهد. چه زیباست و چه عاشقانست وقتی کلماتت لبریز از میِ عشق باشد.
پس عشقتت را ساده بیان کن، برای کسی که معنای دوست داشتن را بداند و لیاقت آن را داشته باشد.
  
اگر باور داری، پس از این لحظه زندگی را داشته باش.

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:58 توسط SADAF| |

 

دامن میزنی به فـصـل خـوش آرزوهــایم


دامن میزنی به هــوای خـوش دلــخـوشی هـایم

 

می رســد بـهـار کم کم و دوبــاره با تـ ـ ـ ــو


بــایـد راه سرسبزی را طی کرد

 

با تـ ـ ـ ــو بــایـد مسیر خـوش طعم زنــدگــی را طی کرد

 

حــس آمـدنـت مثل یک احــســاس پـریــدن است

 

از پشت ابـرهای سفیـد و غـرق شــوق ...

 

حــس آمــدنـت مثل همیــــن بـهـــار است

 

مثل همیـــن نـــوروز است...

 

حــس آمـدنـت چـقـــدر دلـنـشـیـن است

 

تـ ـ ـ ــو سبــزه ای...

 

نــه...

 

تـ ـ ـ ــو شـیـــریـنـی سمنــو ...

 

نـــه ...

 

تـ ـ ـ ــو اصلا هـفت سین را هم دور زده ای...

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:50 توسط SADAF| |

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم
 حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ،
نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش

http://1.aseo.net46.net/images/ec96a7f788e8.jpg

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:43 توسط SADAF| |

احتیاط کنید

تجربه ب ما ثابت کرده

خاکی بودن آسفالت شدن را در پی دارد...

+اگه زیادی خاکی باشین فک میکنن زمینی هستین و از روتون رد میشن.

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:23 توسط SADAF| |

زخم هایت را پنهان کن

اینجا مردم

زیادی با نمک شده اند...

 

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:22 توسط SADAF| |

 

 

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:16 توسط SADAF| |

دختر:شنیدم داری ازدواج می کنی..مبارکه..خوشحال شدم شنیدم..

پسر:ممنون...انشالله قسمت شما...

دختر:می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟؟؟

پسر:چی میخوای؟

دختر:اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بزاری؟

پسر:چرا؟میخوای هر موقع نگاش می کنم...صداش میکنم درد بکشم؟؟

دختر:نه..آخه دخترا عاشق باباهاشون می شن..

میخوام بفهمی چقدر عاشقت بودم!...

نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:34 توسط SADAF| |

 

کاش نامت را با خط بریل مینوشتند صدا کردنت کافی نیست

شکوه تو و نامت را باید لمس کرد !!

 

نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:28 توسط SADAF| |

 

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:39 توسط SADAF| |

اگه پیشم نیای

اگه تو پیشم نیای

دنیا را نگین میبینم

پشت این غبار اشک

غصمو ویرون میبینم

اگه تو پیشم نیای

به گلدونا آب نمیدم

توی این خونه

هیچکس و من راه نمیدم

گلهای عشقمونو پر پر میکنم

این دل غم زده را همیشه زندون میکنم

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:26 توسط SADAF| |

این آخرین شبهای زمستان،

عجیب بوی ِ نفس های ِ تـو را می دهد...!

گویی ...

تـو اتفاق می افتی؛

و مـن دچار می شـوم

تمام ِ "مـن" دارد "تــو" می شود...

باور می کنـی؟؟!!

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:39 توسط SADAF| |

نمیگم دنیامی چون دنیا پسته ،

نمیگم خدامی ،چون گناهه،

نمیگم وجودمی چون وجودم ازخداست.

 نمیگم دوستت دارم چون عاشقتم .بیشترازخودم وکمترازخدا.

من تورودوست دارم نه به خاطرجسمت،به خاطرروحت

 که آنرازخدابه ودیعه گرفته ای،تا بادیدنت یادش بیفتم.

 

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:19 توسط SADAF| |


چشـمهــآ را شســتم !
جـــور دیگــر هــم دیـــدم ...
تــو دقیقــآ همــآنی کــ ه بــآیـد دوســت دآشــت...

Alone To L❤VE

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:15 توسط SADAF| |

 چــ ه زیبــآســتـــ

کــ ه تــو تنــهآ نیـــآز مـــن بــآشی

و چــ ه عـآشقــآ نــ ه اســت

کــ ه تـــو تنــهــآ آرزویــم بــآشی

و چــ ه رؤیــآیی اســت

ایــن لحظــ ه هآ ـی نــآب عآشــقی

و مــن همــ ه زیبـآیی عـآشقـآنـ ه و رؤیـآیـی را فقـط بـآ تـو حـس میکنم...

 Alone To L❤VE

 

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:13 توسط SADAF| |

 
تــــ❤ــو همیشه باش ...

نه برای اینکه در دنیا تنها نباشم ...

تــــ❤ــو  باش ...

تا در دنیای تنهایی ام ...

فقط تــــ❤ــو  باشی...

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:1 توسط SADAF| |

 
عادت ...!
چه طعم ِ تلخی دارد
وقتی آن را با عشق اشتباه بگیری .....!

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:55 توسط SADAF| |

همیشه داشتن ” بهترین ها ” به آدم غرور خاصی میده
من مغرور ترینم....!!!!
چون
.
.
... .
.
.
.
تــــــــــــو بهترینی . . . ♥


 

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:57 توسط SADAF| |

 
 
یواشــــکی دوستم داشته باش !
آدمای دنیـــــــای من،
چشـــم دیدن عشــــق رو ندارن !

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:53 توسط SADAF| |

بـازیگــوش مـــے شــَوم

زیــر ِ شیطنـت ِ دسـ ـت ـهایـَ ـت

بگــذار خطابمــان کــنند " دیــوانـ ه "

مگــر نه اینکــه حقیـقـ ت دارد؟ !

چــرا که مـ ن ...

با ایـ ـن همــه زنـانگـــے اَم

مجــنونــَ ت شده اَم ..


نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:50 توسط SADAF| |

زن موجود عجیبی است :

چشمهایش را که می بندی دید دلش بیش تر می شود ...

دلش را که میشکنی باران لطافت از چشمانش سرازیر ...

انگار درست شده تا روی عشق را کم کند ...



نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:35 توسط SADAF| |

آنکه میرود نمی فهمد ...

اما آنکه بدرقه میکند خوب میداند که

کاسۀ آب معجزه نمی کند ...

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:33 توسط SADAF| |


نهایی را دوست دارم ...

 

تنهایی را دوست دارم چون عشــــــــ ــــــــــق دروغین در آن نیست

تنهایی را دوست دارم چون تجربه کـــــــــــ ـــــــرده ام

تنهایی را دوست دارم چون خدا هم تنهــــــ ــــــــــاست

تنهایی را دوست دارم چــــــــــ ــــــــون...

در کلبه تنهایی هــــــــ ـــــــــایم خواهم گریست

وانتظار کشیدنم راپنهان خواهـــــــــــــــ ــــــم کرد

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:28 توسط SADAF| |

عشق تو به تار و پود جـــــــ ـــ ـــانم بسته است

بي روي تو درهاي جهـــ ــــ ـــانم بسته است

از دست تو خواهم که برآرم فريــــ ــــ ــاد

در پيش نگاه تو زبانـــ ــــ ـــم بسته است

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:24 توسط SADAF| |

 

يک لحظه نشد خيالمـــ ــ آزاد از تو

يک روز نگذشت خاطرمـــ ـــ ــــ شاد از تو

داني که ز عشق تو چه شد حــــــ ـــ ـاصل من

يک جان و هزار گونه فريـــ ــ ـــــاد از تو

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:22 توسط SADAF| |

سکوت می کنم ،

 

به احترام قلبی که گم شد و در حسرت یک نگاه تو مرد ...

 

30287333891110266313.jpg

 

دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی

صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی

شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین

بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:37 توسط SADAF| |

خاطراتــــــ ـــ ـ کودکیـم را ورق می زنــــ ـــ ـم

و یک به یک ، عکسها را با نگاهــــ ــ ـم می نوشم


عکسهـای دوران کودکیــــــ ــــ ـم طعـــــم خوبـی دارنــد ....



" بند بند وجودمــــ ـــ ـ ..


بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ


با این همه بنــد


چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" ..



هوایت که به سرم می زند


دیگر در هیچ هوایی،



نمی توانم نفس بکشم!


عجب نفس گیر است


هوایِ بی توئی!



نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:8 توسط SADAF| |


 

من بر روی زمینی زندگی می کنم که

آدم هایش به جای خودخواهی و غرور خود

وجدان خود را خوابانده اند....

ای خدا...

با تو ام..

کجایی؟!...

اگر کمی از آن آسمان دل بکنی و پا بر روی زمین بگذاری و زندگی کنی

آنوقت تمام جهنمت را بهشت می کنی

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:5 توسط SADAF| |


خدایـــــــــــــــــــــــــا



 دلم هوای دیروز را کرده



هوای روزهای کودکی را... 



دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم



 آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد... 




دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را... 



میخواهم خط خطی کنم تمام آن روز هایی که دلم را شکستند... 




دلم میخواهم این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید. 




تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو...

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:0 توسط SADAF| |

 

 

اشکــــــــــــ هــــا قطـــــره نیستنــــــــــــد

بلکـــــــه کلماتـــــــــــــــیــــــــــــــــ هستند کــــــهـــــــ میــــــــــ افتند

فقط بهـــــ خاطـــــــــــــر اینکهــــــــــــ پیدا نمیـــــــــــ کنند

کسیــــــــــــ را کهـــــــــــ معنیـــــــــ اینــــــــــ کلمات را بفهمـــــــــد!!!

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:58 توسط SADAF| |

خوش به حال خـــُــدا

كه "لحظه به لحظه" با تـــــوست

... و "مـَــــن"

همیــــشه

درباره‌ی "تــــو"

با "او"
حـــَــرف می‌زَنــــم


راســــتی!

تو در كـــــــدام گوشــــــه‌ی این مـــُـثـَـلثی؟

وقتی كه مــَن

دیوانه‌وار

دو ضـــلع نامــــــوازی را

برای رسیدن به تـــو

دور می‌زنـــَـم!



آری!

تو و خـــــدا می‌رَویـــد

و مَن
نامــــــوازی

می‌دَوم!


چه خوش‌خــــــــیال!

ضلع سومی كه هیچ وقــــــت نمی‌رسـَـد... ...

 


 

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:55 توسط SADAF| |

 


چقدرسخته روبروي يك دريا ايستاده باشي وخاطرات يك كوچه خفت كنه!!!

 

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:38 توسط SADAF| |

 

دل است دیگر...

گاهی غوغا میکند، به جـانٍ خاطره هایش می افتد..!

گاهی از نَبودن هَم دل ، شٍکــوه میکند.!

گاهی از زخم زبان آدم ها زَخمی میشود ، میشکند..!

گاهی خیلی زود دست از آرزوهایش میکشد..!

گاهی خیلی دیر از همه چی خسته میشود

و خانه تکانی میکند آرام میگیرد..!

دل است دیگر...

اَفسارش دست آدمیزاد نیست..!

باید سوخت و ساخت و زندگی کرد..!

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:18 توسط SADAF| |




נستــ ـم را بالا مــ ـے برҐ و آسمان را پایین مــ ـے کشـــ ـم

مــ ـے خواهــــــ ـم بزرگــــــ ـی زمین را نشان آسمان دهـــــــ ـم ! تا بداند

گمشده ے من ..نه נر آغــــ ـوش او . . .

که در همین خاک بـــــــ ـے انتهاست

آنقدر از دل تنگـــــ ـے هایـــــــ ـم برایش خواهــــــ ـم گفت:

تا ســـ ـرخ شود . . . تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . .

آن وقت رهایش مـــ ـے کنــــــــ ـم و مـــ ـے دانــــــ ـم

کســــــ ـےهــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست

غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـے

همه از נلتنگـــ ـی هاے من بود . . . !

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:15 توسط SADAF| |

تنهـــایـــی همیـــــن اســــت

تکــــرار نا منظــــم من بــــی تـــو…

فلسفه ی تنهایی را ...

هر چقدر هم خوب ببافند ،

بی قواره ، بر تن آدم زار می زند…

 

AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:6 توسط SADAF| |

دو قـلـب دارم !



  یـکـی در طـرف ِ چـپ ...



   و دیـگـری در طـرف ِ راسـت ...!

 

 

   آغـوشـت را تـنـگ تـر کــن ...



  مـن ایـن تـن ِ دو قـلـب را دوسـت دارم ... !

 

 

 

 

http://uploadtak.com/images/p674_16791_10151345235962.jpg

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:3 توسط SADAF| |

درســـــــت ...

مثــــــل فنجــــــــان قهـــــــوهـ

کـهــ تــــــه مـــــی کشـــــــــد ،

پنـــــج ـــــــــــــــره

کمــــ کـــــم از تصـــویـــــر تــــــو

تهـــــــی مــــــی شــــــــــود ...

حــــــالا

مــــــن مــانــــدهـ امــــ

و پنجـــــــــرهــ ای خـالــــــــــــی

و فنـــج ــــــــان قــهــــــــــوهـ ای

کـهــ از حــرفهـــــــــای نگفتــــــه

پشیمـــــــــان اســـــــــــــت ...!

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:59 توسط SADAF| |

در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ،

در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ،

همیشه دلتنگ
توام ...


Click here to enlarge

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:20 توسط SADAF| |

 

 

جــزایــ ــی بـالاتـــ ـر از ایــ ــن نیســ ـت کــ ـه

بـــ ـه کســ ـی یـــ ـا چیـ ــزی کـ ــه

قسمـ ــت تــ ــو نیسـ ــت

دلــ ــــببنــ ــدی
....

نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:48 توسط SADAF| |

 


آغــ ــوش مـ ـی خــ ــواهــــ ــــم

نـــــ ــه مـــــ ـرد ... نــ ـــه زن ...

خدایـــــــ ـــــــــــا زمیــ ـن نــ ـمی آیـ ـی امشـــ ـــب؟!!

نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:42 توسط SADAF| |

خسته ام زین بال خسته


خسته از قلب تپنده


چه کنم با عشق پرواز ؟


کین پر و بالم شکسته . . .


نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:30 توسط SADAF| |

شرح حال من

امروز بدجوری حالم گرفته دلم شور میزنه

میترسم براش اتفاقی بیفته دارم دیوانه میشم

خدایا خودت کمکم کن برام دعا کنید من به دعای همه محتاجم

استرس بدی دارم به خدا پاهام لمس شده حتی قدرت ایستادن هم ندارم

نمیدونم عاقبت چی میشه خدایا مردم چکار کنم فقط کمکم کن

میدونم که بدجور وابستش شدم میدونم اگه نباشه میمیرم

یعنی الان داره چکار میکنه خدایا کمکش کن

میخوام گریه کنم که کمی احساس آرامش کنم دیوانه شدم

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:3 توسط SADAF| |

تمام راه ها به سمت تو بسته اند .....

امشب !

مجبورم کردی...

 آسمان را انتخاب کنم

 .....

وعده ی ما :

"سعادت آباد"! ...

سعادت آبادی ابدی !

 

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:55 توسط SADAF| |

دلم را به چشمانت گره بزن ....


هوس دریا دارم !

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:53 توسط SADAF| |

زمستان را دوست دارم


چون معاف می کند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد


اشکی که در نگاهم می چرخد


و همه فکر می کنند سرما خورده ام . . .

 

 


نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:47 توسط SADAF| |

پنجره ی باران خورده ات را باز کن


چند سطر پس از باران


چشم هایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده . . .

 

 

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:46 توسط SADAF| |


http://axgig.com/images/13396928825284054780.jpg

حس غریبی ست دوست داشتن


وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....

وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

به بازی اش میگیریم .....

هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !

هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....

تقصیر از ما نیست ...

تمامی قصه های عاشقانه

این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:35 توسط SADAF| |

http://s3.picofile.com/file/7408025264/balloon_field_free_girl_lonely_Favim_com_223474.jpg

 

خدا کی کات میدهی؟!

هزاربار یک پلان را گرفته ای

من بازیگر خوبی نمی شوم

باور کن

نوشته شده در سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:31 توسط SADAF| |


Power By: LoxBlog.Com